دنياي يك رپر

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 3337
تعداد مطالب : 4
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



بچه هاي خيابوني

***بچه های خیابونی***
بیاین یه سری بزنیم به زندگی مردم
بیاین بشیم تو خیابونا و کوچه ها گم
حرفی هم بزنیم از بچه های خیابونی
که والدین اون ها بردنشون به ویرونی
درد اونارم بدونیم باهاشون رفیق شیم
تو زندگی این بچه ها کمی دقیق شیم
خیلی دوست داشتم بدونم توی دلت چی میگذره
پدر مادر اون کجان چرا الان در به دره؟
چرا فقط به خاطر هوس این طفلای معصوم
به این دنیا اومدن و به زندگی شدن محکوم
می تونستی از زندگیش بنویسی یه رمان
شرح حالشو بیاری توی کاغذ خیلی روان
همه اونو به چشم یه آدم خیابونی می دیدن
ولی تو از این اسم گریزونی
بعضی وقتا داداششو روی دوشش کول می کرد
از مردم دوروبرش تقاضای پول می کرد
خودشو توی یه چاه / سراسیمه کرد نگاه / ته دلش کشید آه / مرهم دلش قرص ماه
بی گناه / بدون همراه / فکرمی کرد دیگه نداره راه / آس وپاس تو خیابونا بدون هیچ گونه رفاه
قطره های بارون از سر و دماغش می چکید
صدای خنده ها رو از تو خونه ها می شنید
می دید که
بچه داره واسه باباش ناز میکنه
می دید که
یه مرد چاق به ساندویچ گاز میزنه
می دید
همه خونواده جمع میشن میرن گردش
می دید
بچه خوابش میاد مامان می کنه بغلش
می دید که
بچه ها تو بازی ها بازیش نمی دن
می دید که
سر و وضعشو همه مسخره می کنن
فکر میکنی اون کسی که توی کار خلاف افتاده
مادر زادی از اون اول اینطور به دنیا اومده؟....نه
صورتش سیاه از دوده / لباسای پاره پوره / گرسنگی تو تنش افتاد مثله یه خوره
با صدای قار وقوره شکم میشه ملودی ساخت
با موزیک و صدای من چقدر قشنگ می نواخت
برو کفش واکس بزن مشق هاتو کنار خیابون بنویس
مواظب باش زیر بارون دفتر کتابت نشه خیس
آیندش برای اون واقعآ یه سوال بود
هدفش رسیدن به آرزوهای محال بود
یه سری با ایده ی خوب یه سری با اشتباه
آینده ی این جوونا ختم میشه به دو راه
بعضیاشون از امروز تا فرداها صبر می کنن
گذشته رو میندازن دور...آره...باهاش قهر می کنن
با درس خوندن کار کردن تو جامعه کسی میشن
به آرزو ها میرسن انسان شاخصی میشن
بعضا هم زیر بار فقر و مشکلات
زندگی ازشون میسازه یه آدم لات
واسه در آوردن پول به هر کاری دست می زنن
دزدی قاچاق و قتل
خود را به قعر دوزخ می برن

نويسنده: افلاك تاريخ: پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

ازچي بگم برات

: تکست آهنگ از چی بگم :.

میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین؟
راجع به چی؟ ... باشه بشین
چشاتو باز کن ، یه لحظه مال من باش
یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
پس میکروفونو به دست من تو  بده بگم
از این زمونه و از دلی که تکه تکه ست
هر آهنگ منم مساوی ذکر یک درد
جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از جومونگی بگم که شده سَمبُل رشادت؟
ایران براش شده مثل صندوق تجارت
پس هنرمند وطن الان کجاست؟ نیست؟
اون تو زیرزمین میخونه چون که مجاز نیست
از چی بگم برات؟
انتظار داری چه چیزی از جیب من درآد؟
به جز کاغذ سفید پاره ، خوب آره رفیق
حرف توشه ، ولی با خودکار سفید
تو هم مثل منی تو هم کم درد نداری
درد اصلیت اینه که تو هم درد نداری
من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
ولی این اشک ها رو کی میخواد گردن بگیره؟

همخوان:

 

از چی بگم؟
خدا از این بنده های خسته؟
از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین ، این خنده هام یه چسبه رو لبم
این منم با یه رد پای خسته
از چی بگم؟
بگو از یه روح زخمی که باید یه تنه بره تو قلب کوه سختی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم
خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب

از چی بگم؟
از بچه های پایین شهر؟
که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین
تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خوب؟
ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟!
از چی بگم برات؟ شاید قصه دوست داری
مثل قصه ی اون هم کلاسیان روستایی
اگه قصه تلخه ، گناه واقعیت
داستان نرگس وگـُلای باغ میهن
که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم
چراغ افتاد توی کلاس و گـُر گرفت
آتشی که پوست بچه هارو مثل گرگ گرفت
یه طفل معصوم ، با داد و فریاد گفت
زود بدویین سمت در ولی درم قفل بود
چشام خشک شد ، یه کم بهم اشک بده ایزد
این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟
کودکیم مرد ، در راه کلاسی که
سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه
یاس نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده
چون باز دلش میخواد که نرگس بخنده

همخوان:

 

از چی بگم؟
وقتی صبح نشده غروب زد
تو قلب بچه های مدرسه ی درودزن
غصه نخور صدامو بشنو از زیر خونـَت
من صداتو به گوش همه میرسونم
از چی بگم؟
دلی که فقط اسمش دله؟
یا عمری که نصفش اشکه نصفش گله
یا از روح توی زندون که جسمش وله
آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده

 

از چی بگم؟
بگو از یه روح زخمی
که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
ولی قسم به خدا قسم به روح تختی
که من بدون ترس میرم به سوی تقدیر
خیلی خشنه زندگی ولی حوصله کردم
تو فشن زندگی من یه مدل دردم
ولی دفتر گذشته هامو ذره ذره کردم
و اومدم جلو که پی دردسر بگردم

 

از چی بگم؟

از چی بگم؟

 

نويسنده: افلاك تاريخ: پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:ياس,دانلود ,بيت ,موسيقي,رپ,پاپ, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

تکست اهنگ عاشقم از سروش هیچکس

 

[قسمت ۱]؛

عاشقم… عاشق الفبا


سین ت قاف لام الف بعدش لام

فوتبالی نیستم ولی‌، عاشق گل کوچیکم

بوی خاطرات بچگی رو میده

شیرین، دودی نه

 

عاشق وقتیم که میدن بم اخطار

شاید فک می‌کنن اصلاح شم امسال

ولی‌ انگار نه انگار

عاشق سفره‌ای‌ام که رنگی نیست و عشقی مثل همسفره

تو اون بهروز بود و این تو نونه در عوضش

نمکم تنگش،مزشم من بهتره خودم دیگه نزنم حرفش

از انگشتام بگیر خبر از طعمش

رفیقا‌ هم همه هستن بغلت

حرمت داره، عمرا نمیکنم با هیچی‌ عوض بدلش

آره نفسم حقّه

عاشق مبارزه‌ام و اسلحم قلمه

اصلا هم دست کمش نگیر

از هرچی‌ گرمی‌ مرمی هس خفنتره

عاشق ریسکم چون زندگی‌ با خطرم قشنگه

بله دیوونم اما زیدم میگه نمیکنم ترکت

در عوض درکش می‌کنم

دکترا جوابم کردن، امیدشون هم ازم قطعه

؛[همخوان]؛

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

؛[قسمت ۲]؛

عاشقم… عاشق حرف کم ولی‌ تاثیر گذار

درست مثل نوشته‌های عقب بعضی‌

از ماشینایی که تو مسیر سفرتن

نشستن رو چمن نرم، لقمه گرفتن با سنگک گرم

وقتی‌ شده پرونده جمع

آزادی از قفس تنگ

اینکه از همه پند... بگیرم

طرف حق... بکنم واسه‌ی وطنم جنگ

پافشاری تا سر حد مرگ

رقص برگ

یه چی‌ میخوام بگم که نداره اصلا به مساله ربط

من غول آخرم تو رپ، رسیدی مرحله چند؟

عاشق دسپخت مادرمم، اگرم سرد باشه مشکلی‌ نیست

در عوض یه ادویه‌ای می‌زنه که بکره

تو هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه

عاشق وقتی‌‌ام که تو راه رسیدن به هدف

بکنن پاهامو قلم

چه انتظاری میره ازم؟ برم عقب؟

نه، برعکس

مخصوصاً وقتی‌ با اینی که هست تو دست

دارم سر جمع ۳ تا قلم

بگو عجب

ریاضی که هستی‌ بلد

؛[همخوان]؛

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

؛[قسمت ۳]؛

عاشق دریا، دلم میخواد پسوندش باشه ، سوز

پس رسما واسه اون رو عرشه‌ام و توپ صدا میده بوم بوم

کشتیهام غرق نمیشن

ولی‌ خوب دلم سوخت

عاشق انتقامم ولیکن بخشش

شیرینی‌‌ای توش هست که نمی‌شه وصفش کرد

عاشق خود شناسی‌‌ام و ضعف رو باس کشفش کرد

ترس رو باس دفنش کرد

هدف رو باس شناخت و بعدم سمتش رفت

عاشق وقتی‌‌ام که

منم و خدا و بس

فرشته‌ها دست، حاجیت رقص

مست مست میگیرم جشن که مال دنیا هیچه، پشم

تش مرگه، عشق هست

پس،می‌شه نشست، چشم رو بست

رسید به اصل... اصلا یه چی‌ دیگس این عشق

می‌کنم خاک رو ترک و میشم به آسمون وصل

روم رو می‌کنم به سمت زمین

نشون میدم یه شصت

بیاه...

این ترانه بارداره، حاملس

اسم بچه هاش هم پیام و نوید و امید و خاطره‌س

؛[همخوان]؛

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها


نويسنده: افلاك تاريخ: دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:بيت,تكست,شعر,پاپ,موسيقي,دنياي رپ, زندگي نامه خواننده ها, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ
سلام من اين وب رو براي ارتقاء رپ فارس درس كردم خوشحال مي شم اگه تكست يا بيت ساخته شده توسط خودتون رو برام ار سال كنيد وبا اسم خودتون در سايت نمايش داده مي شود

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to shahr-rap.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com